imam or imaum

a͡imæm ɔɹ ɪma͡ʊm


فارسی

1 عمومی:: امام‌جماعت‌، پیشوا، امام‌، جانشین‌، خلیفه‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code